باکال:نه!!!


بوگارت:ولی پدرمنودرآورده...


مشهد...یه اتفاق خوب

یکشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۹ ب.ظ

سلام

سفرموخلاصه میکنم توبهترین اتفاقش:)

دیدن باران بانو!(باران نم نم)

یه قرارگذاشتیم،باعمه خانوم رفتیم صحن  انقلاب روبروی پنجره فولادباران بانورودیدیم!

به قول بانو انگاری۳۰ساله همدیگرومیشناسیم:)

کلی حرف زدیم کلی غیبت کردیم!!!!

خلاصه شب خوبی بود:)


+عکس هدیه خوشگل باران بانو روبعدا میذارم!


رابطه

دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۲۳ ب.ظ

چایی که سرد میشه روش آب جوش میریزن گرم میشه…

درسته

گرم میشه اما کمرنگ میشه…


رابطه ام همینه…

میشه دوباره زندش کرد اما نه مثل اول…

مواظب رابطه ها باشید که لازم نشه اب داغ روش بریزید....

هیچ وقت مثل اولش نمیشه

هیچ وقت!!!

آقامون:)

یکشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۴۷ ب.ظ


خدا...؟!

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۲۸ ب.ظ

بارالها…

از کوی تو بیرون نشود

 پای خیالم 

نکند فرق به حالم ....

چه برانی..

چه بخوانی…

 چه به اوجم برسانی 

چه به خاکم بکشانی…

 نه من آنم که برنجم

نه تو آنی که برانی...

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم

نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد…

نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی

کس به غیر از تو نخواهم

چه بخواهی چه نخواهی

باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی !



+سلام

دوشنبه شب میرم مشهد،ان شاالله:)

+داداش بنده یهودیشب گفت استادمون گفته غیبت سرکلاسم مساوی باافتادن!پس نمیام

امروزمعلمامون جلسه داشتن زودتراومدیم خونه!بافاطمه اومدیم خونه بابابزرگم منم گفتم امیرنمیاد!عمه هم زنگ زدن به بابام گفتن:

_علی؟

_بله؟

_من بجای امیرمیام باهاتون

_باشه!خوب شدالان زنگ زدی!چون الان بازدیدمون تموم شدمیخواستم زنگ بزنم بلیتاروکنسل کنم!

واین شدکه عمه خانوم هم راهی شد

طلبیدن ینی همین!:)


کوروش کبیر

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۵۵ ب.ظ

هرگززانونخواهم زد،حتی اگرسقف آسمان کوتاهترازقامتم باشد

کوروش کبیر



سلام

شمافک میکنین دین کوروش چی بوده؟!

من تایه مدت قبل فک میکردم زردشتیه(سختمه بگم زردشت ولی میگن این درست تره!)

ولی تویه وب خوندم کوروش دین خاصی نداشته!

نوشته بودهرکشوری روکه فتح میکرده!ازخدای اونجاروشکرمیگفته!

چون اعتقادداشته ماهممون یه خداداریم به شکل های مختلف درنظرش میگیریم!(یکم مسخره بودولی خب شاید)

نظرتون چیه؟!

نظراروازروتاییدبرداشتم هرکسی نظرشوبگه،لفطنی

کامنت منم حتمابخونین نظرخودمه

(صحبت خاصی نیس،به قول یه عزیزجبهه نگیرین!)


هه!وچه وضعی

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۴۶ ب.ظ

سلام

چه بدکه هرکسی برداشت خودش روازمن وپستم کرد

خدای من بهترینه،بهترین هاروداره...مهربونه،عادل،بخشندس وووو

وشکی درش نیست

من میدونم که بهشت یکی نیست،جهنم هم!میدونم که بایدپاک بشی تابری بهشت!فقط باعذابایی که بعضیامیگن مشکل دارم!

لطفادیگه راجع به اون پست واین حرفی نزنین!ینی حرف بزنین باهاتون قهرمیکنم!!!!گفته باشم:))




ازجناب معتکف هم معذرت میخوام!

ایرانم

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۵۰ ب.ظ

سلام

یه چیزدیگه واسم سوال شده ولی باتوجه به کامنتاتوپست قبل ترجیح میدم سوال بمونه!

روزای خوبیه،مهمه!مبارکمون باشه:)

تولدداداشمم مبارک باشه:)

این گل هاهم تقدیم به داداشم وامام خمینی وشهیدزین الدین(چندنفری که تو این وضع هرج ومرج دلم هنوزهم دوستشان دارم،وچه خوب است:)   )




+هیچکس جزجناب ربات متوجه نشدچی میخواستم توپست قبل بگم!یه کامنت توپست قبل ازشون که ببینید:) داره رو اگه دوس داشتین ببینین!

+یه سرودبین سرودهای مدرسه که دوسش دارم واسه این روزها !ادامه مطلب

کاش بجای اینکه ازجهنم بترسوننمون!یکم اززیبایی های بهشت واسمون میگفتن!

چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۴۴ ب.ظ

سلام

یه مدت یه سوال واسم پیش اومده!

خدایی که انقدمهربونه چطوری دلش میادآدماشو بسوزونه؟!چطوری میگن انقدبه مو،زبون و...که باهاش گناه کرده آویزون میکنه؟!خدایی که حتی به پیامبرشم نگفت که گناه کارکیه که آبروش نره چطوری همه اعمال ماروجلوی دیگران نشون میده؟!

چطوریه که میگن یکیوداشتن میبردن جهنم(کی گفته اصن اینوکه عمامه دارهامون هی تکرارش میکنن؟!)برگشته به پشت سرنگاه کرده!خداگفته ببرینش بهشت این هنوزبه من امیدداره!

ینی این آدم بااونایی که همه عمرشون نیکی کردن یکیه؟!هردومیرن بهشت؟!




من به مهربونی هوهوخانم،به عدلش،به...شک ندارم:) به حرفای بعضی هاشک دارم!

+امروزمهنازدستشوبازکردبه من گفتم بیابغلم مهناز۲!راهمودرست رفتم!سخته ولی میشم اونی که باید!واسه آدمایی که محبت نمیفهمن،احترام نمیفهمن!اینی که دارم میشم ازسرشونم زیاده!



سلام

بچه ها؟!ببخشیدبزرگا؟!:)) هوارتابه کمک نیازدارم!به مشاوره...!

دارم میشم مث قبل حتی بدتر:(

قبلایه آدم غد،لجباز،مغرور،لوس وبدترازاینااصلانمیتونستم احساساتموبه زبون بیارم!مثلااگه یکیوخیلی دوس داشتمم اصلانمیتونستم بهش بگم،خیلی بده ها!

یه مدت پیش اراده کردم بشم یه آدم بی احساس!یکی که هیچکس واسش مهم نیس!لامصب هیچ وقت ارادم قوی نبودا اندفعه هم ازدستم دررفت!:)) (چقدلوسم! بجون خودم بحث جدیه ها!به کمک نیازدارم اساسی )

واقعااینجوری شدما!مثلایه مدت قبل داداشم اومده بود بعدیه هفته (تقریبا)که رفت!رفتم تو اتاق گفتم إ جاش خالی!بعدباخودم گفتم ینی چی این مسخره بازی؟؟رفت که رفت!

حالافک کنین نسبت به عزیزترین شخص زندگیم کسی که حاضربودم بمیرم ولی اون تب نکنه همچین حسی پیداکردم که بودن ونبودنش مهم نیس!

من چیکارکنم؟!بیشترازهمه هم خودم عذاب میکشم!دارم بااحساسم میجنگم خیلی سخته ها!




به نظرتون من چه خصوصیاتی دارم؟!لطفاجواب بدین


برای ماهان

دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۵۴ ب.ظ

سلام نفس خاله:)

تولدت مبارک فسقلی:) 

مامانت که میگه زشت ترازسامی هستی!میگه سبزه ای چشماتم مشکیه...!

ولی به نظرمن که پسرسبزه چشم مشکی خوشکله!اصن هرچی شکل شمادوتاس(تووداداش سامیت)عالیه

واااااییی عاشقتم خاله ای:)

خدایادوتافسقلیمون روبه خودت میسپاریم،مواظبشون باش:)



بیهوده نیست عاشق گنبدطلاشدن

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۶ ب.ظ

بالم شکسته بودوهوایی نداشتم

ازدست روزگاررهایی نداشتم

بیهوده نیست عاشق گنبدطلاشدن

مشهد اگرنبودکه جایی نداشتم

دردم زیادبودوطبیبی مراندید

دردم زیادبودودوایی نداشتم

گفتم مگر امام رضاچاره ای کند

ای وای اگرامام رضایی نداشتم





سلام
تابستون امسال تنهاتابستونی نبودکه مشهدنرفته بودم ازیک سالگیم تاالان...!
گفته بودم که قراره 21بهمن برم مشهد!و ان شاالله که میرم:)
کلی ذوق دارم کلی:)
تو یه دفترچه اسم همتونو(فک کنم)نوشتم!که یه موقع یادم نره واستون دعاکنم
اگه یادم رفته اسم کسی روبنویسم اول معذرت بعدبگین که اضافه کنم...ادامه مطلب اسماتون هست
من فقط حدس زدم یه سریاروکه خانومن یاآقا!اگه اشتباه ببخشید

ادامه مطلب...

رقص برف*

سه شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ

سلام

دیروزبهابادمون یکم برف اومد:)

البته یکمش انقدی بودکه ماروامروزتعطیل کنه:)

شبش کلی بارون اومد،صبح زودهم تاعصربرف اومد...

فکرم نسبت به بارون دوس نداشتنیه هاولی حسم بهش بیشترازبرفه!

"هوا هم که بس ناجوانمردانه سرد است"


برف کنارحوض خونمون
+آبجی خانوم من که هستم!چطوری باشماحرف بزنمونمیدونم
+مرسی مهنازی بابت عکس:) عالی شده

مهربون_دوس داشتنی

یکشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ

سلام

ای بابا!چه وضعی شده سراین کاریکاتورشارلی!

من که شنیدم خندیدم فقط!

آخه چقدمیتونن بدبخت باشن که اینجوری کنن!

گناه دارن ولشون کنین!ایناخیلی آدمای بدبختین!دلم واسشون میسوزه!ههه والا




خدایاواسه بارونت شکر:)


:)

پنجشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ب.ظ



منبع: http://hobabha.blog.ir

حالامنبع ایشون:www.cloob.com

کاملشم تووب منبع من بخونین! (هرکسی که دوس داره!)

ادامه مطلب...


هوهوی خودم

چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ب.ظ

خدایا...؟!

من دلم قرصه!

کسی غیرازتوبامن نیست...

خیالت اززمین راحت!که حتی روزروشن نیست!

کسی اینجانمیبینه که دنیازیرچشماته...

یه عمر یادمون رفته زمین دارمکافاته

فراموشم شده گاهی...که این پایین چه هاکردم

که بایدروزی ازاینجا،بازم پیش توبرگردم

خدایاوقت برگشتن!کمی بامن مداراکن

شنیدم گرمه آغوشت...اگه میشه منم جاکن




سلام علیکم:)

دوس داشتم این متنو!حس خوبی داشت آخرش:)

امروزامتحان آخرمون بود:) 

واسه عمه خانومم دعاکنین خوب باشه امتحاناشون:)

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم


+ای بابا!خواهرجون چرارفتین!!!! :(((


هوهوخان جونم

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۱۵ ب.ظ

خدایـــــــــا...؟

آغوشت راامشب به من میدهی؟!
برای گفتن چیزی ندارم...
امابرای شنیدنِ حرفای تو...!
گوش بسیار...
میشود من بغض کنم؟
توبگویی:
مگرخدایت نباشدکه تو اینگونه بغض کنی...
میشودمن بگویم:خدایــــــــا؟
توبگویی:جانِ دلم...

می شودبیایی...؟



سلام
امروزازصبح زودتاالان داره بارون میاد
بارونوخیلی دوس دارم ولی...
نمیدونم چراحس میکنم وقتی بارون میادخداناراحته!!!!
دلیلیم ندارم حسم اینه!

اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
دغدغه هاتون شکلاتی
یاعلی

خود_کامل تر

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۰۳ ق.ظ

سلام

آخ که چقددلم واستون تنگ شده بود(حالایکی ندونه فک میکنه چندروزنبودی!)

امتحاناس وبسی تحت فشاریم(چقدم که توخودتو اذیت میکنی!)

امروزامتحان جامعه شناسی داشتیم(سخت بود؟!)

یعنی تقلب نوشتما!تقلباااااا!(خجالت بکش!والا)

ازامتحان که برگشتم رفتم خونه بابابزرگم!(خش بود؟!)

داشتم برگه های تقلبوبهشون نشون میدادم عمم گفتن:تو الان داری تعریف میکنی من استرس گرفتم!منم گفتم واسه چی؟!!! اتفاقاوقتی داشتم میرفتم مدرسه داشتم باخودم فک میکردم چقد آرامش دارم وقتی تقلب باهامه !(O_o)انگاری یه خودکامل ترباهامه(ازدست تو!)





+خو چیه؟!نی نی به این خوشگلی!این منم!چون دلم واستون تنگ شده بود اینجوری شدم!

+اینجوری نوشتن اذیت میشین بخونین؟!این متنای پرانتز

+یه تیکه ازشعر یکی ازآشناهاموگذاشتم پست قبلی!واسه بعضی هارمزرومیذارم بقیه هم دوس داشتن بخونن رمزبخوان!(البته نه همه)

نظرتونوحتماراجع به شعربگین لطفا

+یادم نرفته(اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم)واسه سلامتی امام زمان(همینجوری یهویی!!!)

دغدغه هاتون شکلاتی

یاعلی